** بابا حسین جان ** تا کی زتن درد فراقم جان بگیرد امشب دعا کن عمر من پایان بگیرد گیرم وضو از اشک و رویت را ببوسم آنسان که زهرا بوسه از قرآن بگیرد با من بگو کی دیده یک طفل سه ساله رأس پدر را بر روی دامان بگیرد با من بگو کی دیده یک مرغ بهشتی چون جغد جا در گوشه ی ویران بگیرد با من بگو کی دیده طفلی در خرابه اشک پدر را با لب عطشان بگیرد با من بگو کی دیده اشک میزبانی خاکستر و خون از رخ مهمان بگیرد با من بگو ای جان بابا، با چه جرمی دشمن هزاران بار از من جان بگیرد دیده منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

انجمن شعر و ادب میخانه ‌ ‌ ‌ خرید لایت باکس دیواری The Lost Flaneur اجناس فوق العاده پروژه استند های چوبی راهکارهایی برای داشتن مدرسه ای شاد